خبر درگذشت دکتر محمد عبداللهی تأسفآور و غمگین کننده بود. من هیچگاه از نزدیک افتخار شاگردیشان را نداشتم اما دوستانام نزد ایشان تلمذ کرده اند و همواره از دانشمندی ایشان سخن گفتهاند. توفیق داشتهام برخی نوشتههای دکتر عبداللهی را بخوانم. بهنظرم مطالبی نبود که بتوان سهلانگارانه خواند و رد شد؛ مثل خیلی دیگر از نوشتههای دیگران نبود.
چند بار بیشتر فرصت و بهانهی دیدار حاصل نشد و هر بار در مجلسی و همایشی عرض ادبی کردم و استاد همیشه خاکی و صمیمی و بدون تفرعن و تکبر رفتار کردند و فروتنی بزرگان را نمایان ساختند. آخرین بار همایش "دستاوردها و چالشهای علوم اجتماعی در ایران" بود که ایشان با فروتنی اهل علم راستین، گفت و گوی ما را در میزگرد شنیدند و پس از پایان جلسه بسیار مرا مورد تفقد قرار دادند و بحثام را در باب "تمایز نظریهی اجتماعی و نظریهی جامعهشناختی" بسیار پسندیدند و حتا با محبتی استادانه گفتند که شما را برای تدریس درس جامعهشناسی دین به دانشگاه علامه دعوت خواهم کرد. در میان استادان و اهل علم ایرانی کمتر چنین فروتنی و صمیمیتی دیدهام؛ استادی در برابر سخنان دانشجویی چنین فروتن و قدرشناس باشد.
من از کسی نشنیدهام که دکتر محمد عبداللهی همچون برخی در بخشی از عمر خویش در برابر اهل قدرت، قلمفروشی کرده باشد و برای حفظ کرسی و کسب جاه و مقام سخن بهگزاف گفته باشد و فضیلتهای اهل علم را در پی کسب فرصتهای حقیر فرونهاده باشد.
از مرگ این استاد ارجمند جامعهشناسی بسیار متأسفام و به خانواده، شاگردان، دوستان، و همهی دوستداران ایشان تسلیت میگویم و امیدوارم جایگزینی شایسته بر مقام آن بزرگوار بنشیند. همچنین امیدوارم خانواده، شاگردان، و دوستداران ایشان هر چه زودتر همهی آثار قلمی و گفتاری ایشان را در قالب کتاب و مقاله منتشر نمایند.
بیان دیدگاه