کارزار انتخاباتی، جنگ یا مسابقه؟
(گفتوگوی قانعیراد و محدّثی بر سر یک کتاب)
سرآغاز: روز چهارشنبه (5 اسفند 1394) ساعت 3 تا 5 جلسهای در دفتر انجمن جامعهشناسی ایران در نقد کتاب دکتر حمید دهقانی برگزار گردید. گزارشی از این جلسه توسط خبرگزاری ایبنا منتشر شده است که اگرچه عیب و ایراداَش کم نیست امّا از هیچ بهتر است. یکی از این ایرادها این است که یکجا مرا با جواد محدثی –روحانی محترم اهل آذربایجان شرقی- اشتباه گرفته است در حالیکه من آذری نیستم بلکه گیلوایی هستم. باری، در این جلسه دکتر قانعیراد و من بر سر تمثیل نگارندهی کتاب مناقشه و گفتوگو داشتیم. نقد من این بود که اگر ناچار باشیم در بحث از کارزارهای انتخاباتی از تمثیل بهره بگیریم، تمثیل "جنگ" تمثیل مناسبی نیست، به این دلیل ساده که کارزار انتخاباتی اگرچه از جهاتی ممکن است با جنگ شباهتهایی داشته باشد، اما فرق زیادی با آن دارد. کارزار انتخاباتی امری مدنی و رقابتی صلحآمیز است و الزاماً خصمانه نیست. باخت در آن هست اما حذف نیست. ممکن است در جنگ گهگاه هر کاری مجاز شود، اما در انتخابات هر کاری مجاز نیست. لذا من با این سخن نویسنده که "در هر دو [یعنی در جنگ و کارزار انتخاباتی] به دلیل «ضرورت»، بسیاری از اعمالی که پیشتر غیرقانونی، غیراخلاقی و یا ناپسند به شمار میآمدند، جایز شمرده میشوند" (دهقانی، 1395: 17؛ کذا فیالاصل) سخت مخالفام. اما دکتر قانعیراد عزیز این تمثیل را پسندیده و از آن دفاع کرده است. سرخط سخنان من در این جلسه عبارت بودهاند از:
الف) ویژهگیهای مثبت کتاب:
– این کتاب در معرفی کارزارهای انتخاباتی در غرب و بهویژه در امریکا اثری ارزشمند است و نظریهها و تحقیقات مربوطه را به ما معرفی میکند و از این جهت اثری ارزشمند است؛
– این اثر با پرداختن به این موضوع در بسط قلمرو جامعهشناسی در ایران میتواند یاریگر باشد؛
– این کتاب زبان ساده و روشن و رسایی دارد و از این جهت برای یک محقق جوان جامعهشناسی جای تبریک دارد؛
ب) ویژهگیهای منفی کتاب
– مشکل تمثیل: اگرچه تمثیل در نظریههای جامعهشناسی کاربرد دارد اما استفاده از تمثیل همیشه با خطراتی مواجه است و آن هم تسرّی نابهجای ویژهگیهای دو پدیدهی متفاوت به یکدیگر است. کارزار انتخاباتی با جنگ فرق دارد و کارزار انتخاباتی مبتنی بر برخی قواعد حقوقی و اخلاقی است و عدم پایبندی به آنها با واکنشهایی روبه رو میشود. مطالب کتاب نیز حاکی از این است که مردم امریکا توسل به شیوههای غیراخلاقی و «کثیف» در کارزار انتخاباتی را محکوم کردهاند. لذا آنها نیز انجام هر کاری در انتخابات را موجه نمیدانند. در این مورد خاص، بهنظر من مردم ایران و مردم بسیاری از کشورهای دنیا نیز همینگونه واکنش نشان خواهد داد. این امر را میتوان وارسی کرد. لذا بهنظراَم اغلب مردم قبول دارند که کارزار انتخاباتی با جنگ فرقی اساسی دارد. از نظر من این تمثیل هم مطابق با واقع نیست و هم از نظر اخلاقی مخرب است. وقتی دانشمند انتخبات را به جنگ تشبیه میکند و زبان جنگ را برای توصیف و تبیین انتخابات بهکار میگیرد، خواسته یا ناخواسته مردم عادی درگیر در انتخابات را در جهت تبدیل کارزار انتخاباتی به جنگ تشویق میکند. لذا من تمثیل مسابقه را پیشنهاد میکنم. اگر الزامی در کاربرد تمثیل وجود داشته باشد، میتوان کارزار انتخاباتی را به مسابقه تشبیه کرد که تمثیلی بهداشتیتر است.
– این اثر نمونهای از ترجمهی ثانوی است: بحثها و مثالها بیشتر امریکایی است. بهعبارت دیگر، متن و نظرات بیشتر ترجمهای است و تنها در صفحات بسیار معدودی در حد یکی یا چند سطر در باب ایران سخن گفته است. من اینگونه آثار را ترجمهی ثانوی مینامم. یک مصداق این مدعا این است که در کل اثر فقط به دو منبع فارسی ارجاع داده شده است و بهانهی مؤلف هم این است که ما با چالش فقدان اطلاعات در باب انتخابات ایران مواجهایم که به نظر من عذر موجّهی نیست. من مقالهای دربارهی دروغگویی در انتخابات نوشتهام –که از موضوعات فرعی (اگر چه بسیار مهم و جدی) بحث انتخابات است – و توانستم به منابع متعددی ارجاع بدهم. میتوانیم اینگونه آثار را از جنس جامعهشناسی ترجمهای بنامیم که از بیماریهای جامعهشناسی ایران است.
– اِشکال در نوع تقسیمبندی تبلیغات سیاسی: نویسنده به تأسّی از محقّقان امریکایی تبلیغات انتخاباتی را به دو نوع منفی و مثبت تقسیم کرده است که در اولی، اخبار و اعمال و خصوصیات منفی نامزد یا نامزدهای رقیب تبلیغ میشود و در دومی اخبار، اعمال، و خصوصیات مثبت خود نامزد. پیشنهاد من است این است که تبلیغات انتخاباتی و بهطور کلی تبلیغات سیاسی را به دو دستهی سلبی و ایجابی (از نظر نوع جهتگیری) و هر یک را نیز به دو دستهی مثبت و منفی (از نظر پایبندی به قانون و اخلاق) تقسیم کنیم. همینجا باید عرض کنم، جناح محافظهکار در ایران که موسوم به اصولگرا است، بهشدت از تبلیغات سلبی منفی استفاده میکند و لذت بهشدّت دچار سقوط اخلاقی شده است. لازم است به نهادهایی که جایگاه ملّی دارند تذکر داده شود که نقشی ملّی ایفا کنند و پشت سر چنین جناحی قرار نگیرند.
– منحصرسازی بحث انتخابات به انتخابات ریاست جمهوری: اِشکال عمدهی دیگر این کتاب این است که عمدتاً از انتخابات ریاست جمهوری –آنهم عمدتاً در امریکا- سخن گفته است و از اَشکال دیگر انتخابات چندان سخنی بهمیان نیاورده است.
– فقدان تحلیل تاریخی و تحلیل نظاممند از جامعهی سیاسی: بحث از انتخابات، کارزراهای انتخاباتی، و رفتار انتخاباتی بدون بحث از تاریخ جامعهی سیاسی و ساختار سیاسی جامعه بحثی انتزاعی است و منجر به خطاهایی فاحش نظیر مقایسهی وضع انتخابات در ایران و امریکا میشود. پنداری در ایران نیز رقابت انتخاباتی مثل رقابت انتخاباتی در امریکا است! در حالیکه ما در اینجا با مسابقهای نابرابر مواجهایم: یک طرف را بستهاند و طرف دیگر را با همهی امکانات و رانتها آزاد نهادهاند و حالا میخواهند بین این دو مسابقه برگزار کنند. اینجا اساساً انتخابات بیشتر به شکل صوری جریان دارد. اگرچه برخلاف عصر پهلوی، در بعد از انقلاب حدِّ محدودی از رقابت همیشه در عرصهی سیاسی وجود داشته است و این در جای خود مغتنم است، اما انتخاباتی حقیقی در اینجا وجود ندارد. یک طرف از رانت سیاسی قابل توجّه برخوردار است و طرف دیگر، آنقدر تضعیف میشود که حضوراَش شکلی سمبلیک دارد تا نمایشگر نوعی رقابت باشد. اگر بهواقع میخواهیم، مردم به مشارکت سیاسی خیابانی کشیده نشوند باید این امکان را به نخبهگان جامعه بدهیم که آنها بتوانند در نظام سیاسی مشارکت کند و مردم را برای مشارکت سیاسی بسیج کنند. در ایران نظام سیاسی میخواهد از مشارکت سیاسی توده ای بهرهمند شد تا از این طریق بهنحوی کسب مشروعیت کند اما نخبهگان سیاسی جامعه مشارکت نداشته باشند. چنین انتخاباتی انتخاباتی حقیقی نیست. مشارکت تودهای بدون وساطت نخبهگان سیاسی، مشارکت موجّهی نیست و بیشتر نوعی مشارکت صوری است برای برخوردار شدن از اعتبار و وجههی دموکراسی.
– فقدان تحلیلهای درست در باب شرایط سیاسی ایران: بهدلیل فقدان تحلیل تاریخی و تحلیل نظاممند از جامعهسیاسی نویسنده دچار خطاهایی در تحلیل وضعیت سیاسی ایران شده است؛ از جمله این فکر نویسنده که امکان شکلگیری نظام چندقطبی و چندحزبی در ایران وجود ندارد. من فکر میکنم بهخاطر تکثر اجتماعی نیرومند و غیرقابل حذف در ایران، امکان شکلگیری نظام چندقطبی و چندحزبی در ایران وجود دارد. چنانچه یک نظام سیاسی کثرتگرا در ایران داشته باشیم، چنین نظام میتواند یک گزینهی ممکن برای آیندهی سیاسی ایران باشد. اینک گزارش خبرگزاری ایبنا تقدیم میشود:
http://www.ibna.ir/fa/doc/report/233741/قانعی-راد-انتخابات-امروز-جنگ-مدنی-جدی-محدثی-تمثیل-مسابقه-بهداشتی-تر-دقیق-تر
گزارش ایبنا از جلسه نقد و بررسی کتاب «از کارزارهای انتخاباتی تا رفتار انتخاباتی»
قانعیراد: انتخابات امروز جنگ مدنی و جدی است/ محدثی: تمثیل مسابقه برای انتخابات بهداشتیتر و دقیقتر است
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۳۰
محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در نشست نقد و بررسی کتاب «از کارزارهای انتخاباتی تا رفتار انتخاباتی» گفت: «انتخابات امروز یک جنگ مدنی و جدی است، زمینهای را فراهم کنیم تا انتخابات بیش از پیش با دوران کودکی خود فاصله بگیرد و مقوله جنگ اجتماعی بیش از پیش مدنی شود.» جواد محدثی نیز استفاده تمثیل مسابقه را برای انتخابات بهداشتیتر و دقیقتر دانست.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)جلسه نقد و بررسی کتاب «از کارزارهای انتخاباتی تا رفتار انتخاباتی» نوشته حمید دهقانی چهارشنبه پنجم اسفندماه با سخنرانی مولف اثر، حسن محدثی و محمدامین قانعیراد در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
دهقانی در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره کتاب ارائه کرد و گفت: در این کتاب چهار نسل کارزار انتخاباتی شرح داده شده است که میتوان به کارزار انتخاباتی حزب محور، نامزد محور، مشاور محور و اجتماع محور اشاره کرد. کارزار انتخاباتی اجتماع محور یکی از بهترین کارزارهایی است که اوباما در انتخابات 2008 آمریکا توسط آن به پیروزی رسید. ریشههای این کارزار انتخاباتی به دهه 60 میلادی بر میگردد که جنبشهای اجتماعی شکل میگیرد.
وی ادامه داد: اوباما از این استراتژی برای ساماندهی نیروها در انتخابات استفاده کرد در حالی که جمهوریخواهان استراتژی ارتباطات از پایین به بالا را برای انتخابات استفاده کردند و مشاهده کردید که استراتژی اوباما به دلیل جذب نیرویهای محلی و نفوذ بر آنها از قدرت بیشتری برخوردار بود. در این انتخابات سه هزار نفر با عنوان یاوران اوباما به صورت تلفنی با افراد ذی نفع در محلات ارتباط برقرار کردند و اگرچه این استراتژی سخت بوده اما به آن اعتماد بیشتری میتوان کرد.
این نویسنده با بیان اینکه در کتاب حاضر به طور مفصل درباره این کمپینها صحبت شده است، اظهار کرد: افراد بی سازمان و هویت در این کمپینها هدایت میشوند و اگرچه این مفاهیم به نظر ساده میرسند اما کار کردن روی این مفاهیم و نظریهپردازی درباره آنها میتواند موجب تغییر و تحولات زیادی شود.
تشکیل مثلثبندی مبارزه انتخاباتی، استراتژیهای مهم انتخابات
دهقانی با تاکید بر اینکه الگوی اوباما برای کشورهای اروپایی توانست موثر باشد، یادآور شد: کشور فنلاند در سال 2012 از این الگو استفاده کرد و 94 کافه را راهاندازی کرد و گفتمان ایدئولوژیک و سیاسی را وارد زندگی مردم کرد. انتخابات سال 2015 بریتانیا که در آن کامرون نیز به پیروزی رسید از این الگو استفاده کرد. این جامعهشناس با اشاره به اینکه یکی از استراتژیهای مهم انتخاباتی تشکیل مثلثبندی مبارزه انتخاباتی است، افزود: در این استراتژی صحنه انتخابات به صحنه اجتماعی تبدیل میشود و قدرت اکثریت در مقابل قدرت اقلیت قرار میگیرد اما اگر قدرت اقلیت بتواند به عنوان آلترناتیو مطرح شود میتواند برای تغییر وضع موجود خودش را مطرح کند.
به گفته دهقانی، اگر اقلیت بتواند خودش را به عنوان آلترناتیو مطرح کرده و به قهرمان تبدیل شود ما در انتخابات یک قهرمان و ضد قهرمان خواهیم داشت. در انتخابات سال 78 و 92 نیز چنین اتفاقی افتاده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه بخش دیگری از کتاب به تشریح مدلهای رفتار انتخاباتی میپردازد، گفت: در این بخش سه الگو برای مدل رفتار انتخاباتی ترسیم شده که از آن جمله میتوان به مدل رای دادن بر اساس هویت اشاره کرد بدین معنی که فرد به هم حزبیاش رای میدهد. مدل دیگر نیز همجواری نام دارد و بدین معنی است که فرد به کسی رای میدهد که بیشترین منفعت را برای آن دارد. در دهه 90 اما مدل دیگری با عنوان مسیر مطرح شده که در آن بحث فاصله به مخاطبان مطرح میشود بدین معنی که هر چه فاصله کمتری با رایدهندهها داشته باشید بیشترین رای را خواهید داشت.
رایهای پایه، موتور حرکت رایهای سرگردان است
دهقانی در ادامه به بررسی بحث سرگردانی رایدهندگان در کتاب پرداخت و گفت: بحث رایدهندگان خاکستری در این کتاب بررسی شده است. این رای دهندگان به دلیل عدم قطعیتی که در رای خود دارند این نام به آنها تعلق گرفته است. رای دهندگان تغییری نیز یکی دیگر از مباحثی است که در کتاب بررسی شده بدین معنی که این دسته از رای دهندگان رای شان در ادوارهای انتخاباتی تغییر میکند و اگر در یک دوره به محافظهکاران رای داده باشند ممکن است در دوره دیگری به نمایندگان مخالفش رای بدهند.
به گفته وی، در ایران گروهی در انتخابات پیروز میشوند که بتوانند علاوه بر داشتن رای پایه، رایهای سرگردان را به سوی خود جذب کنند. بنابراین رای پایه موتور حرکت رایهای سرگردان است. استراتژیهای ترغیب و تغییر نیز یکی دیگر از مباحثی است که در این کتاب بررسی شده است.
دهقانی در بخش پایانی سخنانش بررسی انتخابات در جامعه ایران را آخرین بخش این کتاب عنوان کرد و افزود: جامعه ایرانی دچار تغییرات زیادی شده و الگوی انتخابات در ایران «یا همه یا هیچ» است. در کشورهای توسعهیافته دیده نمیشود که یک کاندیدا 70 تا 80 درصد آرا را از آن خود کند اما در ایران به این گونه نیست. باید بدانید که هر قدر شرکت در انتخابات با درصد پایینتری صورت بگیرد بدین معنی است که انتخابات حالت دموکراتیک بیشتری داشته است. رای به طور مثال 78 درصدی در انتخابات نشاندهنده احساسات است تا عقلانیت!
وی تاکید کرد: بر اساس تحقیقات نشان داده شده که اصلاح طلبان در ایران بیشترین آرا را دارند اما بخشی از آرای آنها به سوی محافظهکاران و گاهی نیز به سوی تغییرطلبان تمایل پیدا میکند.
اطلاعات کتاب به انتخابات آمریکا میپردازد نه ایران!
محدثی در ادامه این مراسم با بیان اینکه خوب است تا در کشور نویسندگانی داشته باشیم که روششناسی را غنا ببخشند گفت: موضوع کتاب از این نظر که تاکنون در کشور به این موضوع پرداخته نشده جالب است چراکه جای خالی این کتاب دیده میشود. من کتاب را مطالعه کردم و به اطلاعاتم افزوده شد بنابراین باید بگویم کتاب از این دیدگاه ارزشمند است.
وی ادامه داد: ما در کشور نوعی از دموکراسی را پذیرفتیم و اگرچه در عصر پهلوی رقابتی وجود نداشت اما پس از انقلاب انواع محدودی از رقابت به وجود آمده است. به هر حال مباحث کتاب روشن و بدون اغماض است. این استاد جامعهشناسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه میزان غلطهای نگارشی نسبت به حجم کتاب بسیار کم است، افزود: این میزان از غلطهای نگارشی یکی از مزیتهای این کتاب محسوب میشود. محدثی در ادامه مشکل اساسی این کتاب را مقولهای با عنوان ترجمه ثانوی دانست و یادآور شد: بسیاری از آثاری که در ایران منتشر شده ترجمه ثانوی است بدین معنی که مسایل غربی را که خاص غربیهاست ترجمه میکنیم. ما باید اطلاعاتی بتوانیم از این کتاب بهدست بیاوریم که وضعیت موجود در کشور را تحلیل کند.
تمثیل جنگ برای کتاب بهداشتی نیست
وی با اشاره به استفاده مولف از تمثیل جنگ در کتاب نیز اظهار کرد: استفاده از این تمثیل اشکال دیگر کتاب است چون به نظر میآید که انتخابات یک جنگ نیست بلکه یک مسابقه است و با استفاده از تمثیل مسابقه میتوان تعبیر دقیقتر و بهداشتیتری از انتخابات داشت. نویسنده همچنین در کتاب از تبلیغات مثبت و منفی حرف میزند که بهتر بود به جای آن از تبلیغات ایجابی و سلبی استفاده میشد. امروز در جامعه ایران برخی از جناحهای سیاسی تنها از تبلیغات سلبی برای تخریب رقیب خود استفاده میکنند. جناح اصولگرا در ایران از این منظر دچار سقوط اخلاقی شده است و از هر ابزاری برای سرکوب رقیبش استفاده میکند.
به گفته این استاد جامعهشناسی، از سوی دیگر انتخابات در ایران مانند آمریکا نیست که بتوان مقولههای آن را در ایران پیاده کرد چراکه در آمریکا اینگونه نیست که قبل از برگزاری انتخابات رد صلاحیتی صورت بگیرد اما در ایران رقابت به گونهای است که یک جناح را میبندند و بعد جناح دیگر با تمام امکاناتش فعالیت میکند. محدثی با انتقاد از اینکه نویسنده در کتاب حاضر وضعیت اجتماعی ایران را شرح نمیدهد، یادآور شد: کتاب از تحلیل سیستماتیک و تاریخی بهره نمیجوید و عمده بخشهای کتاب به موضوع انتخابات در آمریکا میپردازد و از انتخابات در ایران سخن زیادی گفته نمیشود. متاسفانه در ایران مشارکت تودهای رواج دارد در حالی که این نوع از مشارکت سودمند و موثر نیست.
شباهت زیادی بین جنگ و انتخابات وجود دارد
قانعیراد نیز در ادامه این نشست ضمن قدردانی از موضوع، منابع و قلم مولف در این کتاب گفت: نقطه اصلی این کتاب که من و دکتر محدثی را در مقابل هم قرار میدهد همین لفظ جنگ است چون انتخابات یک جنگ واقعی است که در آن عقل، احساسات و منافع به صورت یک تثلیث دخیل هستند. در جنگ نقش احساسات بسیار مهم است و ما در انتخابات موجی از شور و هیجان را میبینیم. این کتاب نیز اهمیت احساسات را در انتخابات مورد توجه قرار داده و آن را برجسته میکند.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: تئوریهایی که در این کتاب مطرح میشود نشان میدهد که شباهت زیادی بین جنگ و انتخابات وجود دارد. در انتخابات هر گروه میخواهد بر گروه دیگری پیروز شود. اینکه این کتاب تنها درباره آمریکا سخن گفته ضعف آن نیست چون اساساً این تعبیر جنگ نوآورانه است به دلیل اینکه نقش احساسات را در انتخابات به رسمیت میشناسد. وی با بیان اینکه این کتاب میتواند منبع مطالعاتی برای آینده باشد، گفت: انتخابات اساسا پدیده غربی است و طبیعی است که آنها انتخابات را بهتر از ما بلد باشند اما ما هنوز پایههای انتخابات را نمیدانیم. به هر حال باید بدانید که انتخابات کودکیاش جنگی است که انسان در گذشته داشته است. بشر زمانی به این نتیجه رسید که جنگ را مدنی کند چون بدون جنگ امکان تداوم قدرت وجود ندارد.
انتخابات را از دوران کودکیاش دور کنیم
این استاد جامعهشناسی تاکید کرد: انتخابات امروز یک جنگ مدنی و جدی است و جناحها در حال برنامهریزی برای جایگزینی اهدافشان هستند. در انتخابات احساسات شدیدی وجود دارد و این جنگ تبدیل به حرکت مدنی شده است. به دلیل احساسات انتخابات دو قطبی شده است. انتخابات جنگ آرا و جنگ مدنی است. کار ما چیست؟ کار ما این است زمینهای فراهم کنیم تا انتخابات بیش از پیش با دوران کودکی خودش فاصله بگیرد و مقوله جنگ اجتماعی بیش از پیش مدنی شود و با روشهای الگوی انتخابات حرکت کند. قانعیراد با بیان اینکه در همه جای دنیا نظامیان در انتخابات مداخله میکنند، گفت: نظامیان ما به انتخابات بسیار نزدیک هستند اما باید قواعد این بازی را رعایت کنند و مبارزه خود را تبدیل به مبارزه ایران و عراق نکنند و الگوهای جنگ را به الگوهای انتخاباتی نکشانند. همانگونه که «الیاس» فوتبال را مدنی شدن جنگ میداند باید ما نیز کاری کنیم که انتخابات را مدنی کنیم و هنر ما باید به گونهای باشد که آن را مدیریت کنیم و نگذاریم به خیابانها بکشد.
تمثیل مسابقه برای انتخابات مناسبتر است
محدثی نیز در پاسخ به قانعیراد گفت: انتخابات یک بازی جدی است و با جنگ فرق دارد. با این وجود تمثیل مسابقه را برای انتخابات مناسبتر میدانم چون در مسابقه احساسات، عواطف، رجز خوانی و … هم وجود دارد.
وی تاکید کرد: انتخابات یک بازی جدی است اما با جنگ فرق دارد و مدنی شدن نظامیان نیز در انتخابات به معنای این است که به قواعد بازی تن بدهند. من معتقدم که جامعه ایران متکثر است و اگر رانتها تنها به یک جناح داده نشود امکان دو قطبی شدن انتخابات وجود ندارد. قانعیراد نیز در پایان این نشست در پاسخ به محدثی گفت: جامعه متکثرتر از آمریکا وجود ندارد با وجود این ذات انتخابات دو قطبی شدن است ما باید تنها بکوشیم که از دو قطبی شدن اخلاق پرهیز کنیم.
بیان دیدگاه