زیر سقف آسمان

زیر سقف آسمان مقام یک جست وجوگر است.

نمونه‌هایی از پرسش‌های درس جامعه‌شناسی دین

سرآغاز: در این نوبت مطلبی که به وبلاگ ارسال می‌شود برای برخی از دانش‌جویان است. لذا از دیگر مخاطبان عذر می‌خواهم. سعی خواهم کرد دوباره چنین کاری تکرار نشود مگر آن‌که زیاده ضروری باشد. یکی از مشکلات تدریس در دانش‌گاه‌های ایران این است که دانش‌جویان از روز اول به امتحان پایان ترم فکر می‌کنند و شما را گرفتار سؤالات مکرّر خود درباره‌ی امتحان پایان ترم می‌سازند و این کار اصلاً تمامی ندارد. تقریباً در هر جلسه سؤالی درباره‌ی امتحان مطرح می‌شود. به‌راستی، این وضع فرساینده‌ی روان است. جالب این است که با این همه، اغلب‌شان اصلاً درس نمی‌خوانند؛ حتا آن‌هایی که کلی پول بابت هر ترم می‌پردازند. به‌نظر شما این دسته از دانش‌جویان ایرانی عجیب نیستند! در هر صورت، چون درس اصلی‌ای که من تدریس می‌کنم جامعه‌شناسی دین است، در این‌جا مجموعه‌ای از پرسش‌های این درس را که ماحصل پرسش‌های تعدادی از امتحانات همین درس در دانش‌گاه‌های مختلف (تهران مرکزی، علوم و تحقیقات، علم و فرهنگ، پژوهش‌کده‌ی امام خمینی، و تربیت معلم پردیس کرج) است، این‌جا منتشر می‌کنم تا از این پس همه‌ی دانش‌جویان‌ام را در این درس، به همین‌جا و این نمونه‌ی سؤالات ارجاع دهم و خیال خود ام را یک‌بار برای همیشه راحت کنم. آن‌ها دائماً از نحوه‌ی امتحان و نوع سؤالات می‌پرسند. طراحی این نوع پرسش وقت‌گیر است. گاهی برای طرح پنج سؤال یک ساعت وقت صرف شده است. در طرح پرسش‌ها هدف این بوده است که پرسش‌ها بیش‌تر تحلیلی باشد و توان تحلیل‌گری دانش‌جو را بسنجد نه محفوظات آنان را. این است که ممکن است برخی از پرسش‌ها ظاهراً بی‌ربط باشند اما اگر دانش‌جو بر مباحث و موضوعات و نظریه‌ها مسلّط باشد، این بی‌ربطی ظاهری از میان می‌رود. مثلاً پرسش درباره‌ی نحوه‌ی پیدایی سیب‌زمینی ظاهراً هیچ ربطی به دین و درس جامعه‌شناسی دین ندارد اما اگر دانش‌جو با تفکر اسطوره‌ای آشنا باشد، درمی‌یابد که این نحوه از تبیینِ پیدایی سیب‌زمینی، تبیینی اسطوره‌ای است. تعداد پرسش‌ها البته بسی بیش از این است اما چون قرار است نمونه‌ای ارائه شود، همین تعداد کافی است. علامت تعجّب در جلوی سؤالات لزوماً به معنای تعجب نیست بل‌که در دستور زبان فارسی (آن‌طور که ما آموخته‌ایم) جلوی جملات امری، خواهشی، و دعائی نیز علامت تعجّب می‌آید. در ضمن تلاش شده است پرسش‌ها جواب واحدی داشته باشند و تا جایی‌که ممکن است تفسیربردار نباشند تا هر کس هر طور بخواهد و مناسب بداند پاسخ ندهد.

نمونه‌هایی از پرسش‌های درس جامعه‌شناسی دین

1. پدیده‌ی زیر در کدام نظام فرهنگی تامّ شکل می‌گیرد؟ و ساز و کار آن را توضیح دهید؟
«در قوم اوه، رسم بر این است که به کودکان، به‌ویژه کودکانی که خواهران یا برادران بزرگ‌ترشان به مرگی زودرس مرده‌اند، نامی می‌دهند که دلالتی هراس‌انگیز داشته باشد یا به آنها ماهیتی غیرانسانی اسناد دهد. دلیل این کار آن است که آنها می‌پندارند که مرگ در برابر این نام هراسان و گریزان می‌شود و یا اغفال شده و به تصور این که آنها انسان نیستند، از گرفتن جان آنها منصرف می‌شود. حتی در فرهنگ یونانی این رسم دگرگون کردن نام به همان انگیزش …، هنوز پابرجای است. در واقع، عموماً می‌توان گفت که هستی و زندگی شخص چنان به نام او وابسته است که تا هنگامی که نام او نگاه داشته و به زبان آورده شود، احساس می‌شود که آن شخص، در صحنه حاضر و مستقیماً فعال است».

2. بر اساس آن‌چه درباره‌ی اسطوره و دین خوانده‌اید، نام این فرآیند را ذکر کنید! و مهم‌ترین پی‌آمدهای اجتماعی آن را توضیح دهید!
«دینِ عهد عتیق [یعنی تورات] با دین فرهنگ‌های پیرامون خود، از چند جهت مهم، متفاوت بوده است. دین‌های مصر و بین‌النهرین عمیقاً کیهان‌شناختی بودند. دنیای انسانی در نظمی کیهانی احاطه شده بود. نظم کیهانی همه‌ی عالم را بدون تفاوتی واضح بین امور انسانی و غیرانسانی یا امور تجربی و فراتجربی در خود جای داده بود. حتی خدایان یونانی و رومی با انسان‌ها وصلت می‌کردند. این پیوستگی و اتصال بین انسان‌ها و خدایان به‌وسیله‌ی آیین یهود شکسته شد. همچنانکه برگر توضیح می‌دهد: «عهد عتیق خدایی را مطرح می‌کند که بیرون از عالم کیهانی ایستاده است. عالم مخلوق اوست ولی او در مقابل عالم است و در آن نفوذی ندارد» (1959: 115). خداوند عالم را آفریده است و خداوند به آن خاتمه خواهد داد، ولی میان آغاز و انجام، به‌نظر می‌رسد که جهان از ساختار و منطق خود پیروی می‌کند. خدای اسرائیل باستان، اساساً خدایی برتر و منزًه از جهان مادی بود. این خدا مجموعه‌ای سازگار و منطقی از دستورات اخلاقی را برای پیروان خود مطرح کرد و فراتر از آن بود که انسان‌ها بتوانند با سحر و جادو در او نفوذ کنند. مردم می‌توانستند قوانین وی را فراگیرند و از ان‌ها پیروی کنند، ولی قادر نبودند به خدای عهد عتیق رشوه دهند، تملّق وی را گویند یا او ر ادر جهت برآوردن خواسته‌هایشان، گول بزنند».

3. سه دیدگاه زیر را درباره‌ی فرآیند دنیوی‌شدن (سکولاریزاسیون) با هم مقایسه کنید! و توضیح دهید که وضع جامعه‌ی ما آیا با هیچ‌یک از این دیدگاه‌ها هم‌خوانی دارد یا نه؟
الف) دنیوی‌شدن یعنی این‌که مردم روز به روز بی‌دین‌تر شوند نه این‌که فقط نسبت به باورهای دینی بی‌اعتنا یا کم اعتنا شوند. لذا شاخص سنجش تجربی دنیوی‌شدن افزایش منظم نسبت ملحدان به کل جمعیت است. (مدّعای آندره گریلی، پل هیلاس، و بسیاری دیگر از متفکّران و جامعه‌شناسان متقدّم) ب) دنیوی شدن یعنی این‌که دین اهمیت اجتماعی خود را از دست بدهد نه این‌که اکثریت مردم لزوماً بی‌دین شوند. لذا شاخص سنجش تجربی دنیوی‌شدن، داده‌های نشان‌دهنده‌ی کاهش روزافزون اهمیت اجتماعی دین است. (برایان ویلسون)
ج) دنیوی شدن یعنی دین اهمیت اجتماعی خود را از دست بدهد و «درصد مردمی که تا حدّ زیادی نسبت به ایده‌های دینی بی‌تفاوت هستند، افزایش می‌یابد و آن‌ها که به‌طور جدّی دیندار هستند، به اقلیتی کوچک تبدیل می‌شوند». پس دنیوی‌شدن لزوماً به یک نقطه‌ی نهایی که همانا بی‌دین شدن اکثریت مردم است نمی‌انجامد. (شاخص سنجش تجربی دنیوی‌شدن عبارت‌اند از: داده‌های نشان‌دهنده‌ی کاهش روزافزون اهمیت اجتماعی دین و داده‌های نشان دهنده‌ی افزایش روزافزون مردم بی‌تفاوت به دین و کاهش مردمی که تعلّق و التزام دینی بالایی دارند). (استیو بروس)

4. در متون مقدّس نمونه‌های زیادی دیده می‌شود که حاکی از این است که آفرینش با کلمه رخ می‌دهد. مثلا گفته می‌شود که در آغاز هیچ نبود و فقط کلمه بود. یا «کن فیکون». چه‌گونه کلمه می‌تواند چنین قدرتی داشته باشد؟ یکی از متفکّران بزرگ در همین باره گفته است: «دین‌هایی که تصویر جهانی و داستان آفرینش‌شان را اساساٌ بر یک تضاد بنیادی، … بنیاد می‌نهند، کلمه را به عنوان نیروی آغازینی می‌ستایند که جهان بی‌سامان، تنها به میانجی آن به یک جهان دینی-اخلاقی بدل می‌گردد» (کاسیرر، 1387: 88). در این‌جا سخن فقط توصیف واقعیت نمی‌کند بل‌که آن را می‌آفریند. این قدرت آفرینشِ سخن را که در متون مقدس بدان نسبت داده می‌شود، چه‌گونه می‌توان توضیح داد؟

5. چرا ایده‌ئولوژی‌ها و اتوپیاها که بسیاری‌شان زاده‌ی عصر مدرن‌اند زود زوال می‌یابند، امّا ادیان با آن‌که زاده‌ی اعصار کهن‌اند، هم‌چنان -کم‌وبیش و دست‌کم در حیات فردی و مدنی- استوار باقی مانده‌اند و بخش عظیمی از جمعیت جهان هنوز دین‌دار اند؟ دست‌کم به دو دلیل مهم و معتبر در مورد حیات و ممات ایده‌ئولوژی، اتوپیا (به معنی آرمان‌شهر یا ناکجاآباد مثل «جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی» در اسلام انقلابی)، و دین اشاره کنید!

6. چهار مفهوم زیر چه معنایی دارند؟ هر یک را در یک یا حدّاکثر دو سطر امّا دقیق توضیح دهید؟
جامعه‌شناسی برای اسلام، جامعه‌شناسی در اسلام، جامعه‌شناسی اسلامی، جامعه‌شناسی اسلام

7. در متن زیر از پدیده‌ای سخن گفته شده است که نیازمند تبیین است. تبیین خود را بر اساس نظریه‌های تدریس‌شده بنویسید!
در جنبش بابیه «احکامی … درباره‌ی روابط زن و مرد و روابط اجتماعی صادر شد که می‌توانست برای عده‌ای جاذب باشد. رفتاری از قره‌العین [زن حواری باب] نقل می‌کنند که چگونه سر برهنه و گاه لخت در مجامع ظاهر می‌شد، یا این حکم که خیانت زن شوهردار با پرداخت 19 مثقال طلا بخشیده می‌شود و مسایلی از این قبیل در جهت شکستن تابوهای اجتماعی صورت می‌گرفت که در صورت تحقق، راه برای حرکت‌های بعد باز می‌شد» (نقیب‌زاده و امانی زوارم 1382: 92؛ نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول).

8. پدیده‌هایی نظیر حج نیابتی و نماز استیجاری چه‌گونه پدیده‌ای هستند و در قالب کدام نظریه می‌توان آن‌ها را توضیح داد؟

9. پدیده‌ی زیر را توضیح دهید!
«پیامبران [بنی‌اسرائیل] با پافشاری از اسرائیلیان می‌خواستند که به عهدِ خود پایبند بمانند، ولی بیشترینه‌یِ مردم همجنان بَعل، اَشِیرَه، و آنات را، به‌رسم قدیم، می‌ستودند. کتاب مقدس می‌گوید موسا بر بالایِ کوه سینا بود، که همان شمایلِ سنتیِ اِل بود، ساختند و به‌رسم کهن به عبادت‌اش نشستند» (آرمسترانگ 1384: 33؛ خداشناسی از ابراهیم تا کنون: دین یهود، مسیحیت، و اسلام. ترجمه‌ی محسن سپهر. تهران: نشر مرکز، چاپ دوم).

10. تعبیر زیر از ایدئولوژی را بر حسب انواع تعاریف و تعابیر ایده‌ئولوژی به دقت مورد بحث قرار دهید!
«ایده‌ئولوژی، همان خودآگاهی انسانی خاصی است که جامعه‌ها را می‌سازد» (تعمداً نام منبع ذکر نمی‌شود).

11. متألّهی مسیحی در کتاب‌اش به نام عهد جدید و اساطیر می‌گوید: «هدف اصلی اسطوره، نمایاندن تصویری ابژکتیو از عالم آنگونه که هست، نیست بلکه بیانِ فهم انسان از خودش در عالمی استکه در آن زندگی می‌کند. اسطوره نباید به‌نحو کیهان‌شناختی، بلکه باید به‌نحو انسان‌شناسانه، با بیانی بهتر، به‌نحو وجودی، تفسیر شود» (به نقل از سگال 1389: 88، اسطوره. ترجمه‌ی فریده فرنودفر. تهران: نشر بصیرت، چاپ اول).
نوع روی‌کرد اسطوره‌شناختی این متألّه (عالِم الاهیات) را نام ببرید و دلیل‌تان را برای چنین تشخیصی به‌دقّت توضیح دهید!

12. پس از مطالعه‌ی عبارات زیر، آن را بر مبنای نظریه‌های جامعه‌شناسی دین توضیح دهید:
«مداحان که در طول تاريخ عزاداريهای مذهب شيعه، در واقع برای گرم کردن منابر و پس از وعظ روحانیان مردم را می‌گریاندند، در حال حاضر چنان قدرتی گرفته‌اند که منبر را تحت‌الشعاع قرار داده و میان جوانان مذهبی، شهرت و هواداران بیشتری نسبت به روحانیان به دست آورده‌اند. برخي از اين مداحان جوان و خواهان «شهرت‌هاي کاذب» از سبکهائي در خواندن خود استفاده مي‌کنند که بيش‌تر به ريتم موسيقي هاي پاپ و جاز شبيه است تا عزاداري. نمونه‌اي از اين سبکهاي سخيف که چندساليست متداول شده با پيچاندن صدا در گلو و ريه‌ها و سين سين کردن‌هاي سريع ( به‌جاي حسين حسين) حالتي شبيه به صداي ريتم ضرب جاز پديد مي‌آورد و سينه‌زنان را از حال خود بي‌خود مي‌کند. يعني همان صداي تحريک کننده و هيجان‌انگيز حرام غنا! در نمونه هاي پيشرفته‌تر آن نيز يک نفر سين سين مي‌کند و نفر دوم شروع به خواندن مي‌کند و شما بهترين ريتم‌هاي مبتذل موسيقي را ديگر مي‌توانيد در مجالس عزاي فرزند زهرا بشنويد و نيازي به رفتن به دانس‌هاي دبي نداريد، ضمن اين‌که پول که نمي‌گيرند هيچ، تازه شام هم مي‌دهند. این سبک‌های جدید که از موسیقي‌های هندی و پاکستانی و بعضاً ریتم‌های موسيقي‌هاي لوس آنجلسي بهره می‌برد، برخي جوانان مذهبی کم‌تجربه‌تر را به خود جذب کرده و همین موضوع باعث مخالفت‌های احتیاط‌آمیزی شده است که مداحان قدیمی‌تر و البته روحانیان به آن دامن می زنند. مداحان قدیمی و استخوان‌دارتر این سبک‌ها را نمی‌پسندند و دور از شأن مجالس سوگواری سالار شهيدان می‌دانند و روحانیان صدای این مداحان را غنا، يعنی موسيقی نامشروع به‌حساب می‌آورند و به نوعی حرام می‌دانند. همین مخالفت‌ها باعث شد که ( سید جواد ذاکر ) مداح جوان ترک‌زبانی که محبوبیت فراوانی میان جوانان مذهبی داشت و پيراهن آستین کوتاه به تن می‌کرد و البته با سبک‌هایی جدید می‌خواند، از سوی روحانیان طرد و صدایش حرام اعلام شود. …
اعتراض مراجع:
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از جمله روحانیان عاليرتبه‌ای است که به شکل علنی به مخالفت با آنچه بدعت در آیین عزاداری می‌داند پرداخته و انتقاد او که از تلویزیون دولتی ایران هم پخش شده، نشان‌گر این است که روحانیان مذهبي از رشد چشمگیر نسل تازه‌ای از مداحان کم‌تجربه (مطربان مذهبي !!! ) در چند ساله اخیر خرسند نیستند. آيت الله فاضل لنكراني نيز با انتقاد از تزلزل اعتقادي از سوي برخي شعرا و مداحان گفته بود‌: متأسفانه در برخي مجالس از اموري استفاده مي‌شود كه انسان را از حد انسانيت ساقط مي‌كند و يا اين‌که از اشعار شرك‌آميز استفاده مي‌شود. به نظر اينجانب واجب است شرعاً با اين امور كه موجب تزلزل اعتقادي مردم و تضعيف دين و مكتب است مقابله شود. مداحان نسل جوان علاوه بر آهنگ‌های تازه، نوع خاصی از لباس، مو و ریش را هم میان هواداران‌شان ترویج می‌کنند.» (مقاله‌ی «عزاداری خالص برای امام حسین و دوری از چاه انحرافات، 11/10/1387،
http://www.sonycard20.com/news/news_item.asp?NewsID=1618).

13. آرای مارکس و دورکیم را در باب منشأ و کیفیت پدیده‌ی دینی با هم مقایسه کنید!

14. در تحقیقات اندازه‌گیری دین‌داری، دین‌داری چه نوع متغیری است؟ اسمی، رتبه‌ای، نسبی، فاصله‌ای؟ به نظر شما دین‌داری چه نوع متغیری است؟ مهم‌ترین ایراد وارد بر پیمایش‌های اندازه‌گیری دین‌داری چیست؟

15. جامعه¬شناسی دین و «جامعه¬شناسی دینی» چه فرقی با هم دارند؟ به¬طور کامل توضیح دهید و نظرتان را درباره¬ی هر یک بنویسید.
16. عبارت زیر را به¬دقّت و بدون هیچ نکته‌ی اضافی توضیح دهید. «ازیریس که چون سلطانی در روی زمین فرمان می‌راند، مصریان را از بربریت نجات داد، برایشان قانون آورد و پرستش خدایان را به آن‌ها آموخت. پیش از او مصریان آدمخوار بودند. اما ایزیس، خواهر و همسر اُزیریس، گندم و جو خودرو را کشف کرد و ازیریس کشت این دانه‌ها را به مردمش آموخت و آنان بی‌درنگ آدمخواری را رها کردند و مشتاقانه به خوردن غلات پرداختند. علاوه بر این … ازیریس نخستین کسی بود که میوه را از درختان چید، تاک را بر دیرک‌ها نهاد و انگور را عمل آورد. برای این که این اکتشافات سودمند را به همه‌ی مردمان بیاموزد همه‌ی حکومت مصر را به زنش ایزیس سپرد و پای در عرصه‌ی گیتی نهاد و هر جا که رسید برکات تمدن و کشاورزی را اشاعه داد» (فریزر 1384: 416؛ شاخه‌ی زرین (پژوهشی در جادو و دین). ترجمه‌ی کاظم فیروزمند. تهران: نشر آگه، چاپ دوم).

17. پدیده¬ی زیر را بر اساس دیدگاهی جامعه شناختی توضیح دهید!
«یک راه دیگر درآمد میرزا عبدالزکی تهیه جُنگ بود برای مداحها. برای این جوانک‌های خوش آب و رنگ که دور فینه سرخشان شالمه سبز می‌بستند و گیوه ملکی به پا، و با عبای خاچیه به دوش، از این منبر به آن منبر و از این مجلس به آن مجلس، با دو بیت شعر همه امام‌ها را می‌کشتند یا مدح می‌کردند. و همه‌جا هم جایشان بود و چه در عروسی‌ها و چه در عزا. در عید مولود فدر ختنه‌سوران، در ولیمه¬ی برگشت حاجیان از مکه. یا به‌عنوان چاووش جلوی دسته¬ی زوار که خیال سفر مشهد یا کربلا را داشتند. و چون برای این جور سفارشها تومار و دفتر لازم بود میرزا با یکی از صحافهای زیر ببازار بزرگ گاوبندی کرده بود و دفتر جلد ترمه و تومارهای حاشیه‌دار جلد گلابتون را ارزانتر می‌خرید و با اشعار محتشم یا حدیث‌های مجالس البکار و بحارالانوار یا با شعرهای کلیم کاشی و شیخ بهایی پر می‌کرد و می‌فروخت. گاهی هم اتفاق می‌افتاد که به جوانک‌های آشنا قسطی می‌داد، چون اول محرم هر کسی یکی از آن طومارها یا دفترها را داشت با یک نیم دانگ صدا، همان دهه¬ی اول محرم خرج چهار ماهه¬ی زندگیش را در آورده بود» (آل احمد، 1387: 23-24، نون و القلم، تهران: نشر آدینه سبز، چاپ اول).

18. تمایز توصیف شده در عبارت زیر را که بومیان آن را تشخیص می دهند، حاکی از کدام ویژگی های اسطوره است؟
«در جوامعی که اسطوره هنوز زنده است، بومیان دقیقا اسطوره را یعنی «داستان‌های حقیقی» را از متلها یا قصه¬ها که «داستان¬های دروغین» می نامند تشخیص می‌دهند» (الیاده،1376: 14؛ افسانه و واقعیت. ترجمه نصراله زنگوئی، نشر پاپیروس).

19. درباره¬ی جمله¬ی زیر بحث کنید!
«مسیحیت قرون وسطی به‌منزله¬ی ایده‌ئولوژی نظام فئودالی زیربنای ارزشهای اجتماعی فئودالیته و حافظ وضع موجود بوده است».

20. جمله¬ی زیر را از همه¬ی جوانب آن به‌دقّت مورد بحث قرار دهید! «جامعه‌شناسی اسلامی باید بکوشد روش‌های علمی خود را بیافریند و دغدغه¬ی جدایی «باید» از «هست» را که برای اولین بار هیوم شکّاک آن را بنیان نهاد و جنبش روشن‌گری آن را نهادینه کرد، به طاق نسیان بکوبد.»

21. بی شک موافق‌اید این پرسش که چرا سیب زمینی غذای نوع انسان است، پرسش کم اهمیتی نیست.
یکی از پاسخ هایی که به این پرسش داده شده است چنین است. حتی اگر سیب زمینی دوست ندارید به این پاسخ فکر کنید و آن را از هر جهت مورد بحث قرار دهید!
«مردی به نام آمتا به هنگام شکار، با گرازی وحشی رو به رو شد.گراز وحشی به درون دریاچه‌ای فرار کرد. آمتا در روی نیش بلند گراز وحشی نارگیلی یافت. شب هنگام آمتا نارگیل را به خواب دید و به کاشتن آن مامور شد. صبح روز بعد این کار را کرد. پس از مدت سه روز نخل نارگیل بالید و پس از سه روز دیگر به گل نشست. آمتا برای چیدن گلها انگشت خود را بر روی آن گل می یابد. آمتا او را برمی دارد و در لیفهای نارگیل می‌پیچد. پس از گذشت سه روز آن دختر بچه به سن ازدواج می‌رسد. وی دختر بچه را هانیوول «شاخه نارگیل» نامید. به هنگام جشن بزرگ مارو، هانیوول در مرکز مکان رقص ایستاده و به مدت نه شب هدایا را میان رقاصان توزیع می‌کرد. در روز نهم گوری در مرکز رقص کندند و هانیوول را پای‌کوبان در آن گور افکندند. گور را پر کردند و مردم به روی آن به رقص پرداختند. صبح روز بعد که هانیوول به خانه بازنگشت، آمتا دریافت که وی کشته شده است. آمتا بدن او را از خاک بیرون آورد و قطعه‌قطعه کرد و هر قطعه را به استثنای بازوها در جاهای مختلفی به خاک سپرد. از قطعات هانیوول گیاهانی از جمله سیب‌زمینی که تا آن زمان ناشناخته بود رویید. از آن موقع تاکنون سیب زمینی غذای عمده نوع انسان است» (همان: 92-93).

2 دیدگاه»

  مفتاح wrote @

سلام استاد گرامی
دو مطلب:
-اینجانب از دانشجویانتان در دوره کارشناسی ارشد بودم.خواهشمندم که جواب سوالات را نیز در صور ت امکان در سایت قرار دهید .
-در دوران دانشجویی بنده یک لوح فشرده حاوی نوشتاری با عنوان قرائت غیر دینی قرآن اثر استاد آیراملو خدمتتان ارائه کردم که نظر خود را درباره آن بیان بفرمائید.ویک بار هم که پی گیر شدم جناب عالی فرمودید فرصت دیدن مطلب مورد نظر را نداشتید، بنابراین در صورت امکان واگر لوح فشرده مذکور را هنوز دارید اظهار نظر بفرمائید

  meftah wrote @

سلام استاد گرامی
دو مطلب:
-اینجانب از دانشجویانتان در دوره کارشناسی ارشد بودم.خواهشمندم که جواب سوالات را نیز در صور ت امکان در سایت قرار دهید .
-در دوران دانشجویی بنده یک لوح فشرده حاوی نوشتاری با عنوان قرائت غیر دینی قرآن اثر استاد آیراملو خدمتتان ارائه کردم که نظر خود را درباره آن بیان بفرمائید.ویک بار هم که پی گیر شدم جناب عالی فرمودید فرصت دیدن مطلب مورد نظر را نداشتید، بنابراین در صورت امکان واگر لوح فشرده مذکور را هنوز دارید اظهار نظر بفرمائید.


بیان دیدگاه