زیر سقف آسمان

زیر سقف آسمان مقام یک جست وجوگر است.

با دوست

با دوست
ای دوست! در تمام این روزگاران دراز، انبوه سال‌هایی که آمد و رفت، هم‌راه‌ام بودی و من تو را می‌جستم.

بصیرا! چه‌قدر نابینا بود‌ه‌ام که دست هم‌راهی‌ی تو را که همیشه پشتیبان‌ام بوده است ندیده‌ام.

بزرگوارا! چه‌گونه منی را که گرفتار حقارت‌هایم بوده‌ام مادرانه نگریستی و هر بار بزرگوارانه از لغزش‌هایم گذشتی و دستان‌ام را گرفتی تا بار دیگر برخیزم و مشوّق‌ام بودی تا در راه نمانم و باز گامی تازه بردارم.

کریما! ببخشا که بر خوان کرامت‌ات بارها و بارها نشستم و از مجال‌های فراخی که عطا کردی بهره جستم ولی تو را ندیدم و درنیافتم که این همه عطای کریمانه‌ی تست نه دست‌آورد لیاقت من. کریما! مرا به لیاقت‌ام میازما و مرا به میهمانی‌ی مهربانی‌ات دعوت کن!

مهربانا! وقتی تو مهربانی می‌کنی هر مهربانی‌ی دیگری رنگ می‌بازد. مرا از مهربانی‌ات سیراب کن تا مهربانی‌‌های غیر دامن‌گیر ام نسازد! تا از دیگران چشم برگیر ام و یک‌سر به سوی تو بنگرم.

عزیزا! تو که طعم عزت زنده‌گی را به من چشاندی، مرا عزیزانه به سوی خود ببر!

No comments yet»

بیان دیدگاه