رستاخیز ربطی به روح ندارد
آقا مجتبای عزیز در ذیل پُست قبلی و با ذکر نقل قولی از مطلب قبلیام در باب روح، نوشته است:
"«من به روح بهعنوان امری مجرّد (یعنی غیرمادّی) که جدای از بدن مادّی است و میتواند از بدن جدا شود قائل نیستم». آقای دکتر با تمام علاقهای که به شما دارم، نتایج و لوازم این سخن شما میدونید چی میشه؟ انکار بعث، انکار قیامت، انکار حساب و کتاب، و خیلی از اعتقادات رسمی مسلمانان. اگر ما فقط جسم باشیم پس با مرگ همه چیز تمام میشود!"
ضمن تشکّر از ایشان، لازم دیدم مختصری در باب این مدّعا که اگر وجود روح را (در معنای مورد نظر) نفی کنیم، معاد را هم نفی کردهایم، سخن بگویم. بهراستی، اگر انکار روح چنین نتایجی داشته باشد من هرگز آن را انکار نخواهم کرد زیرا تا اطّلاع ثانوی به معاد معتقد ام و هر بار که بدان میاندیشیم با خود میگویم که إن شاء الله معادی در کار خواهد بود! چون اگر در کار نباشد بدجوری –یعنی غمانگیز- سرمان کلاه رفته است؛ دلهرهی امتحان تکاندهندهاش سر جای خود اش. چندسال پیش که یکی از دانشجویانام بعد از شنیدن سخنان من در باب فقدان روح، با روحانیی محترمی سخن گفته بود، از جانب ایشان پیام آورده بود که این سخنان خطرناک است و به معنی انکار قیامت و معاد است؛ یعنی این روحانیی محترم درست مثل آقای مجتبای گرامی نظر داشت. بنابراین، وقتی این پیام را این بار از زبان آقا مجتبا شنیدم لازم دیدم دربارهاش یادداشتی بنویسم. از شما چه پنهان، وقتی یک روحانی بگوید که انکار روح به معنای انکار قیامت و معاد خواهد بود خیلی شگفتیآور خواهد بود زیرا ما دستکم از روحانیان انتظار داریم یکبار متن قرآن را خوانده باشند. البتّه میتوان انتظار داشت که هر مسلمانی یک بار کتاب مقدّساش را بخواند و این خیلی تأسّفبار است که مسلمانان از محتوای کتاب اصلیی دین خود چندان اطّلاعی نداشته باشند. امّا اگر یک روحانی از آن بیخبر باشد معلوم میشود که اوضاع خیلی خوب نیست؛ اگر نگوییم خیلی خراب است. باری، این یادداشت را تقدیم میکنم به آقا مجتبای گرامی و دیگر دوستانی که دچار چنین اشکالی شدهاند یا ممکن است بشوند. در ضمن در حال نوشتن مقالهای در باب روح در قرآن و در فرهنگ اسلامی هستم که امیدوار ام فرآیند تکمیل آن خیلی طولانی نشود.
قرآن و معاد جسمانی
قرآن بارها و بارها از رستاخیز سخن میگوید و دائماً ما را در باب فرارسیدن این روز هشدار و إنذار میدهد و ما را از فراموش کردن آن سخت برحذر میدارد زیرا فراموش کردن دیدار خداوند در روز رستاخیز، منجر به خدافراموشْشدهگی در این روز خواهد شد: "فذُوقُواْ بما نسیتُم لقاء یومِکُم هذا إنّا نسینکم و ذوقوا عَذابَ الخُلدِ بما کُنتُم تعملون" (بخشی از آیهی 14 سورهی سجده) "و قِیلَ الْیَوم نَنسَکُم کَمَا نَسِیتُم لِقاءَ یومِکُم هذا و مأویکمُ النارُ و غرَّتکُمُ لکُم من نصرینَ" (آیهی 34 سورهی احقاف، همان). و چه دانی که خدافراموشْشدهگی چیست؟ آنهم در روز امتحان نهایی؟! از این رو، این إنذار محوریترین آگاهی در قرآن است، آگاهیای که همچون تازیانهای بر وجدان انسان مسلمان فرود میآید و بر گریبان او چنگ میاندازد تا او را بهخود آورد و به محاسبهی اعمال و مراقبهی احوالاش وادارد. روی دیگر این إنذار بشارت است که باز هم با یادآوریی رستاخیز، از عاقبت خوش کسانی سخن میگوید که کارنامهی اعمال مثبت و پرباری دارند. بنابراین، رستاخیز و وقوع قیامت و حساب و کتاب اعمال آدمی از مهمترین مضامین قرآنی –اگر نگوییم مهمترین- است. لذا توصیف قیامت و رستاخیز در جایجای قرآن آمده است. در نتیجه، قرآن بارها تصاویری از لحظهی بعث مردهگان عرضه میکند. این تصاویر و توصیفات بعث و رستاخیز را چهگونه نشان میدهند؟ آیا در توصیف رستاخیز و بعث، سخنی از روح به میان آمده است؟ آیا مطابق توصیفات قرآنی، ارواح قبض شدهی مردهگان (آنطور که در میان عموم مسلمانان رایج است) به سراغ جسمشان میرود و سپس آنها برمیخیزند؟
وقتی توصیفات و تصاویر قرآنی را دربارهی روز رستاخیز میخوانیم هرگز و حتّا در یک مورد نیز اشارهای به روح (در معنای مصطلح کلمه یعنی به معنای امری مجرّد و غیرمادّی و همنشین بدن) نشده است بلکه همواره و همهجا در قرآن رستاخیز مردهگان، جسمانی است. بهعبارت دیگر، در قرآن زندهشدن مردهگان گاه از نظر جسمانی با جزئیّات توصیف شده است و در ذکر این جزئیات هرگز اشارهای به هیچ امر روحانی نشده است. آیات زیر برخی از آیاتی هستند که از رستاخیز جسمانی سخن گفتهاند و هرگز سخنی از بازگشت روح به بدن و معاد روحانی نگفتهاند:
– بخشی از آیهی 259 سورهی بقره
– آیهی 73 سورهی بقره
– آیهی 260 سورهی بقره
– آیات 49 تا 51 سورهی اسراء
– آیات 98 و 99 از سورهی اسراء
– آیات 82 تا 84 سورهی مؤمنون
– آیات 67 و 68 سورهی نمل
– آیهی 19 سورهی روم
– آیهی 25 سورهی روم
– آیهی 8 سورهی سبأ
– آیهی 51 سورهی یس
– آیهی 33 سورهی احقاف
– آیات 17 و 18 سورهی نوح
– آیات 3 و 4 سورهی قیامت
بیان دیدگاه