زیر سقف آسمان

زیر سقف آسمان مقام یک جست وجوگر است.

دور اول، کروبی: انتخاب کروبی با توجه به اخلاق مسؤولیت

آغاز: زیر سقف آسمان را با همان اصول قبلی آغاز می کنیم: 1) هرگونه توهین و اتهام به اشخاص حقیقی و حقوقی در متن و یا در کوته نوشت‌ها حذف خواهد شد، 2) تمجید بی‌جا و مبالغه‌آمیز از صاحب وبلاگ حذف خواهد شد؛ 3) مورد سوم را الان فراموش کرده ام! اما بخشی از وقت‌ام را در این‌جا بایگانی کردن مطالب دوره‌ی اول زیر سقف آسمان خواهد گرفت تا سوابق و بایگانی تکمیل شود. این مطالب را با عنوان دوره‌ی اول مشخص خواهم کرد. در روزهای سال‌گرد آغاز زیر سقف آسمان اولین مطلب را از دوره‌ی اول ارسال می‌کنم. به امید دیدار در زیر سقف آسمان! 

دوره‌ی اول

 

دور اول، کروبی: انتخاب کروبی با توجه به اخلاق مسؤولیت  

خوش­بختانه این فکر که رأی ما تأثیری ندارد و همه چیز از قبل تعیین شده است، با شروع تبلیغات کاندیداها آرام آرام در اذهان مردم رنگ می­بازد و شور شرکت در انتخابات و موج «نه به احمدی­نژاد» در حال جوشش و غلیان است. رئیس جمهور احمدی­نژاد متأسفانه موفق نبود و فرصت­ها و منابع زیادی در این چهار ساله ضایع شد و کشور در شرایط بدی قرار گرفت. صرف نظر از جبهه­ی سیاسی احمدی­نژاد، عمل­کرد او قابل دفاع نیست و صد البته دو صد گفته چون نیم کردار نیست. علاوه بر این، احمدی­نژاد و همراهانش صادق نبوده­اند و حتا شعارهای­ خودشان را نیز تکذیب کرده­اند. اما با این روند انتخاباتی حالا می­توان انتظار داشت که احمدی­نژاد در دور اول، آرای کمتری از دو کاندیدای اصلاح­طلب داشته باشد و بدین ترتیب، دو کاندیدای اصلاح­طلب گام به دور دوم بگذارند. در حال حاضر، همه صرف نظر از نوع تعلق سیاسی­شان، اول باید به فکر نجات کشور باشند و وضع را از آن­چه هست خارج کنند. نجات­دهنده خود ما هستیم نه آن کسی که بیش­ترین رأی را می­آورد. این ما هستیم که باید در نقش تعیین کننده­ی سرنوشت خود و کشور ظاهر شویم. احتمال تقلب و رأی سازی هست اما وقتی کاندیدای حریف به میزان زیادی از کاندیدای مطلوب ما عقب باشد، تقلب کننده­گان مأیوس می­شوند و تلاش خود را بی­هوده می­یابند.

     پس رأی دادن به دو خاطر اولویت دارد: یکی به علت وضعی که در آن کشورمان گرفتار شده است و این همانا به خاطر نحوه­ی عمل­کرد دولت احمدی­نژاد در چهار سال گذشته است. دوم به دلیل این که «اخلاق مسؤولیت» حکم می­کند حتا به­رغم این­که کاندیدای دل­خواه­مان در انتخابات حضور ندارد، باز هم رأی بدهیم. تمایز «اخلاق اعتقاد» و «اخلاق مسؤولیت» را ماکس وبر به خوبی توضیح داده است. اخلاق اعتقاد عمل کردن و تصمیم­گیری بر اساس آرمان­ها است اما اخلاق مسؤولیت عمل کردن و تصمیم­گیری بر اساس منابع، فرصت­ها، و امکانات موجود و در اختیار است. «اخلاق مسؤولیت همانست که مرد عمل ناگزیر از به کار بستن آنست. حکم این اخلاق اینست که باید در وضعیتی معین قرار گرفت، نتایج تصمیم­های ممکن را ملاحظه کرد و در تار و پود رویدادها به کاری اقدام کرد که به نتائجی معین خواهد انجامید یا نتائجی را که ما طالب آنیم به بار خواهد آورد. اخلاق مسؤولیت، کنش را با معیار «وسائل-هدفها» تفسیر می­کند. … اخلاق اعتقاد هر یک از ما را وامی­دارد که بر اساس احساسات خویش، بدون استناد آشکار یا ضمنی به عواقب اقدام، عمل کند» (ریمون آرون، مراحل اساسی اندیشه در جامعه­شناسی. ترجمه­ی باقر پرهام. انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، 1372، صص 570-567). خلاصه­اش این است که اخلاق مسؤولیت به نتیجه هم می­اندیشد اما اخلاق اعتقاد نه. پس اخلاق مسؤولیت به ما حکم می­کند به­منزله­ی کنش­گری که در موقعیت رآی دادن قرار گرفته­ایم، به مناسب­ترین کاندیدا رأی دهیم.

     از میان دو کاندیدای اصلاح­طلب موجود، کروبی گزینه­ی مناسب­تری است. موسوی متکی به سرمایه­ی گذشته است؛ آن­هم گذشته­ای که چون از آن فاصله گرفته­ایم، ابهام­آلود و رازآلود است و به همین سبب تا حد امری مقدس ارتقاء و ارتفاع یافته است. خود این گذشته محتاج وارسی و موشکافی است که در این التهابات چنین کاری ممکن نیست و شاید هم فعلا ضرورتی ندارد. اما اگر کروبی و موسوی به دور دوم وارد شوند، آن­گاه حتما باید به چنین کاری مبادرت کنیم. آن­چه را که موسوی پس از کاندیدا شدن عرضه کرده است، نه تنها هنوز چهره­اش را از ابهام خارج نکرده بل­که در مواردی مسأله را غامض­تر کرده است. در مورد کروبی اما قضیه کاملا متفاوت است. او را تمام قد می­شناسیم. ضعف­ها و قوت­هایش به دلیل این­که همیشه در جلوی صحنه­ی سیاسی حاضر بوده است (بر عکس موسوی که بیست سال غایب بوده است) و در بزنگاه­های مختلف موضع­گیری معینی کرده است، شناخته شده است. هیچ چیز رازآلودی در کارنامه­اش ندارد. علاوه بر این، کروبی مزیت­های بسیار دارد که در دیگر کاندیدای اصلاح­طلب این مزیت­ها مشاهده نشده است:

1) آستانه­ی انعطاف: کروبی برخلاف کسانی چون خاتمی و حتا رفسنجانی، آستانه­ی انعطاف معینی دارد و تا حدی اهل معامله و بده بستان و مماشات سیاسی است. اما از یک جایی به بعد نه تنها مماشات نمی­کند بل­که با قدرت و قاطعیت ایستاده­گی می­کند و حریف را آچمز می­نماید؛ مثل ماجرای لقمانیان در مجلس ششم و حکم اعدام «ننگین» آقاجری، و از همه مهم­تر انتخابات دوره­ی قبلی ریاست جمهوری.

2) قدرت چانه زنی بالا: حضور مداوم در ساختار سیاسی نظام جمهوری و بهره­برداری گسترده از سرمایه­های سیاسی برای مبادله در درون نظام سیاسی و سرمیاه­گذاری سیاسی دائمی، موقعیت ویژه­ای برای او فراهم آورده است که موسوی و دیگران کاملا از آن بی­بهره­اند. بر این بیفزایید پای­بندی کروبی را به اخلاق مسؤولیت؛ دقیقا برخلاف کسانی چون خاتمی که در حین مسؤولیت به اخلاق اعتقاد پای­بند بوده است و نتیجه­اش را مشاهده کرده­ایم!  

3) پی­گیری مداوم و مستمر برخی نزاع­های سیاسی: یکی از ویژه­گی­های استثنایی و خدادادی کروبی خسته­گی ناپذیری او در دنبال کردن نزاع­های سیاسی است؛ چیزی که برخی دیگر کاملا از آن­بی­بهره­اند! شجاعت مثال زدنی کروبی و نهراسیدن از تهدیدات طرف مقابل این ویژه­گی را در کروبی بسیار برجسته­تر می­سازد؛ به­گونه­ای که حتا حریف را از این که بیش از حد نزاع را در مقابل وی ادامه دهد، هراسان می­سازد. اما موسوی باید پس از چهار سال حضور سیاسی سطح بالا تازه نزاع­های سیاسی اجتناب­ناپذیر را بزید و وجدانی کند، تا بعد دریابیم که آیا او از میادین این نزاع­های سیاسی سربلند خارج می­شود یا نه.

4) ظرفیت بالای دگرپذیری (حقوق اقلیت­های قومی، دینی، و اپوزیسیون): کروبی احتمالا به دلیل خصوصیات انسانی­اش، همیشه بر روی دیگران متفاوت از خود گشوده است و نسبت به حقوق­شان حساس است. این خصلت، فوق­العاده ستودنی است. از هم اکنون مشخص است که موسوی این­گونه نیست. در این سال­ها هیچ­گونه واکنشی در قبال تضییع حقوق دیگران نشان نداده است و در حال حاضر نیز هنوز موضع­گیری چندان موجهی در این باب اتخاذ نکرده است.

5) و بالاخره، کروبی اهل عمل است. مثل معروف دو صد گفته چون نیم کردار نیست به­خوبی تمایز میان کروبی و برخی دیگر را نمایان می­سازد. در مورد موسوی نمی­دانیم قصه چه­گونه است و هنوز برای قضاوت کردن زود است.

     بر این اساس، باید به کسانی که جبهه­ی دموکراسی خواهی راه انداختند و قول پای­مردی در راه آن را دادند اما غیرصادقانه آن را فرونهادند، یادآوری کرد که انتخاب کروبی در مقطع کنونی به تقویت دموکراسی در ایران خواهد انجامید. روی آوردن به دیگران به­خاطر احتمال رأی­آوری و وانهادن کروبی در این دوره و روی آوردن به معین در دوره­ی قبل با آن­که از پیش پیدا بود که رأی چندانی نخواهد داشت، نشان می­دهد که این نوع حجت­آوری چه­قدر قابل توجیه است! خوش­بختانه عمل­کرد حزبی و گروهی کروبی در این مدت بزرگ­ترین پشتوانه­ی موفقیت او در این کارزار است و این نوع موانع ان شاء الله او را از پیش­روی باز نخواهد داشت.  

No comments yet»

بیان دیدگاه