سرآغاز: به مناسبت توافق ایران و شش قدرت جهانی، یادداشتی نوشتهام که در روزنامهی ایران (سال بیست و یکم، شمارهی 5980، دوشنبه 29 تیر 1394، ص 17) با تغییرات مختصری منتشر شده است.
مذاکره بهمثابه مقاومت:
تغییر سرمشق در سیاست خارجیی ایران و دستآوردهای آن
علاقهمند ام بهعنوان یک شهروند ایرانی و کسی که به برنامههای رییس جمهور روحانی رأی داده است (و نه بهعنوان یک متخصّص در سیاست خارجه)، نکاتی را در مورد دستآوردهای آنی و آتیی سیاست وزارت خارجهی دولت یازدهم یادآوری کنم و مخاطبان محترم را به تأمّل در این باره دعوت نمایم.
مدّتی است گفتوگوهای ایران با قدرتهای ششگانهی جهان بر سر امور هستهای ایران به یکی از مهمترین رویدادهای خبری در ایران و جهان بدل شده است. بعد از سالها پرهیز از گفتوگو و مذاکره، ایران به پشتوانهی انتخاباتی که دستکم بخش قابل توجّهی از مردم در آن مأیوسانه دنبال تغییری مثبت و پیشروانه در عرصهی سیاسی بودند و با مدیریت خردمندانهی رییس جمهور منتخب و تیم متخصّصان وزارت خارجه، نقطهی عطفی را در رابطهی خود با کشورهای قدرتمند در نظام جهانی رقم زد و از موضع کشوری ذیحق و مستقل به مذاکرهی طولانی با این کشورها پرداخت و شروط خاصِّ خود را بر سر میز مذاکره نهاد.
بیتردید مهمترین دستآورد عملکرد رییس جمهور و همکاران اش در کابینه از ابتدای تشکیل تاکنون، وارد ساختن عقلانیّت به سیاست خارجیی ایران و تغییر معنای مذاکره با قدرتهای جهانی بوده است. در دورهای طولانی، مذاکره با قدرتهای جهانی به معنای خیانت به آرمانهای انقلاب یا دستکم دستکشیدن از این آرمانها تلقّی میشده است. اما نگرش رییس جمهور و همکاراناش در سیاست خارجی، به مذاکره با قدرتهای جهانی معنای جدیدی داد: مذاکره بهمثابه مقاومت. این تغییر چنان بزرگ و جدّی است که میتوان آن را بهمنزلهی تغییر سرمشق در سیاست خارجیی ایران نامید. برخی از صاحبنظران پیشتر بهدرستی به این تغییر سرمشق اشاره کردهاند (بنگرید به قربان اوغلی، 1393).
اما مذاکره بهمثابه مقاومت به چه معنا است؟ این تعبیر بدین معنا است که مقاومت بر سر آرمانها و اهداف کشور را میتوان از مجاریی متعدّدی دنبال کرد. گاهی بهراستی لازم است مذاکره تعلیق گردد امّا این راه و روش وقتی لازم است دنبال شود که بتوانیم به جای دیپلماسی از اَشکال دیگر قدرت استفاده کنیم. با این حال، آمادهگی برای بازگشت به میز مذاکره، همیشه ضروری است. دولت یازدهم نشان داد که برای مذاکره و تعامل با شش کشور قدرتمند دنیا آمادهگی دارد امّا شروط خاصِّ خود را برای مذاکره دارد. علائم این آمادهگی با جشن پیروزیی رسمی و بینالمللی رییس جمهوری به همهی کشورهای جهان بروز داده شد و سرانجام، روند مذاکره آغاز و دنبال شد. برخلاف تصوّر مخالفان داخلی که میکوشیدند ورود به مذاکرات را به معنای تسلیم به خواست قدرتهای جهانی معنا کنند، رفتهرفته با تداوم و طولانیشدن مذاکرات بر همهگان آشکار شد که این روند فرسایشی حاکی از مقاومت تیم مذاکره کننده در برابر قدرتهای جهانی و تمرکز و تأکید آنها بر خواستها و آرمانهای کشور است. کار به آنجا کشید که اکنون از تیم مذاکره کننده بهعنوان "سربازان خط مقدم دیپلماسی" یاد میشود. این تعابیر و استعارههای جدید در باب کنشگران سیاست خارجیی ایران توضیح میدهد که دیگر مذاکره به معنای دستکشیدن از آرمانها و تسلیم شدن در برابر قدرتهای جهانی نیست بلکه دنبال کردن آرمانها و اهداف کشور از مجرایی کمهزینهتر و سنجیدهتر است. این تغییر سرمشق تا همینجا دستآوردهایی بسیار ارزشمند برای کشور ما در کوتاه مدّت (دستآوردهای آنی) و بلند مدّت (دستآوردهای آتی) داشته است و چنانچه به توافقی مطلوب بینجامد این دستآوردها باز هم تأثیرگذارتر و مهمتر خواهند شد و افزایش خواهند یافت. مجموعهی این دستآوردها را میتوان در چند سطح دستهبندی کرد و برخی از مهمترین آنها را احصا نمود:
الف) دستآوردهای ایران در سطح بینالمللی
از تغییر سرمشق در سیاست خارجیی ایران، دستآوردهای مهمّی در سطح بینالمللی نصیب کشور ما شده است و نیز خواهد شد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
1. خنثا کردن تبلیغات دشمنان کشور که میکوشیدند ایران را کشوری خطرناک برای نظم جهانی نشان دهند و بسیجی بینالمللی علیه ایران را رهبری کنند و از طریق اِعمال رژیم تحریمها یا دیگر گزینهها، هزینهی سنگینی به کشور ما تحمیل کنند و تبلیغاتی گسترده علیه ایران راه بیندازند. این گزینهای بوده است که آنها تاکنون دنبال کردهاند. تغییر سرمشق در سیاست خارجیی ایران بخش قابل توجّهی از اینگونه اقدامات خصمانه علیه ایران را خنثا خواهد کرد و چنانچه مذاکره بهنحو مطلوبی پیش برود و حقوق کشور ما استیفا گردد، بسیج بینالمللی شکلگرفته علیه ایران، فروخواهد پاشید.
2. کشورهای عضو اتحادیهی غیرمتعهدها، کشورهای مسلمان، و نیز مردم منطقه از این پس ایران را بهعنوان الگوی مطلوبی برای مقاومت در برابر سلطهطلبیی قدرتهای جهانی شناسایی خواهند کرد. تا همینجا نیز بهنظر میرسد برخی از نخبهگان در خاورمیانه از اینکه ایران از خواست و آرمانهای خود در برابر قدرتهای جهانی کوتاه نیامده است و بهنحو عقلانی و پیگیر آنها را دنبال کرده است، مسرور اند و سیاستهای ایران را مورد تمجید قرار میدهند. آنها از حاکمان وابستهی خود ناخشنود اند و خط مشی ایران را میپسندند.
3. بهلحاظ سلبی، موقعیت و مواضع مخالفان ایران در خاورمیانه نظیر عربستان و اسرائیل تضعیف خواهد شد و لزوم تجدید نظر در خط و مشی کشورهای منطقه در قبال ایران عملاً به آنها یادآوری میگردد.
4. بهلحاظ ایجابی، با موفقیّت ایران در مذاکرات چندجانبه، ایران میتواند در ایفای نقش سیاسیی تأثیرگذار در خاورمیانه و منطقه با قدرت بیشتری عمل کند و میزان و بُرد تأثیرگذاریاش بیشتر شود.
ب) دستآوردهای ایران در سطح ملّی
تغییر سرمشق سیاست خارجیی ایران دستآوردهای مهمی در سطح ملّی داشته است که این دستآوردها نیازمند به حفاظت و پاسداریاند تا ثمردهیی بیشتری داشته باشند و دولت یازدهم میبایست در این باره برنامههای مشخّصی داشته باشد. برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
1) از مهمترین دستآوردهای ملّی و داخلی، دمیدن روح امید در میان مردم و باورپذیریی این فکر که با مشارکت آنان امکان ایجاد تحوّلات جدّی در سیاست ایران در جهت آیندهای مطلوبتر، ایمنتر، و روشنتر وجود دارد. فضای یأس با درپیشگیریی این سرمشق تا حدّ زیادی از بین رفته است. بسیاری از مردم به تأثیرگذاریی آرایشان باور پیدا کردهاند و چنانچه این مذاکرات به نتیجهی مطلوبی برای ایران بینجامد، این امید بیش از پیش تعمیق و گسترش مییابد. بهنظر میرسد بسیاری از آحاد مردم مایل نیستند که سیاستمردان ما از اهداف و آرمانهای اصلیی کشور که عزّت و سربلندیی آن را فراهم خواهد ساخت، دست بکشند و در برابر بیگانهگان تسلیم شوند اما همچنین تمایل دارند این آرمانها و اهداف ار کمهزینهترین مجاری دنبال شود و به سرانجام برسد. اگر این مذاکرات به نتیجه برسد، مردم ما بیش از پیش قدرت رأی خود را باور خواهند کرد و میزان مشارکت سیاسی در آیندهی نزدیک بهنحو بیسابقهای بالاتر خواهد رفت و این سرمایهی اجتماعیی بزرگی برای کشور خواهد بود.
2. به نتیجه رسیدن این مذاکرات، عملاً به معنای این است که رییس جمهور منتخب مردم موفّق شده است یکی از برنامهها و وعدههای مهم خود را محقّق سازد که در اثر آن همدلی و همزبانیی میان مردم و دولت بیش از پیش افزایش خواهد یافت و همبستهگی مردم با دولت بهنحو فزایندهای تقویت خواهد شد و این، توانش بالقوهای پدید میآورد تا دولت بتواند در دو سال باقیمانده با عزم راسختری دیگر اهداف مهم خود را دنبال کند.
3. با به نتیجه رسیدن مذاکرات، اگرچه بسیاری از مسایل کشور همچنان پابرجا میماند، امکان موفقیّت دولت یازدهم در حل برخی از مهمترین مشکلات و مسایل اقتصادی بیش از پیش فراهم میشود و دولت میتواند امیدوارانهتر برنامههای کوتاه مدّت، میان مدّت، و بلند مدّت خود را در حوزهی اقتصادی دنبال کند و چشمانداز امیدبخشتری را در تأمین رفاه اجتماعی برای مردم ترسیم نماید.
4. با گرهگشایی از مهمترین مسایل بینالمللیی کشور، دولت میتواند توان عمدهی خود را برای تحقّق دیگر وعدههای خود بهویژه وعدههایی که در باب وفاق ملّی و توسعهی سیاسی و دفاع از حقوق ملّت داده است، دنبال کند و شرایط مطلوبتری را برای مشارکت سیاسیی تمامیی گروهها ایجاد کند و اقلیّتی را که میکوشند نزاع و عدم عقلانیت را به عرصهی سیاسی ایران تزریق نمایند بیش از پیش منزوی سازد و عرصهی سیاسیی در ایران را قانونمند سازد و عناصر و گروههایی را که با استفاده از رانت سیاسی و اقتصادی میتوانند قواعد فعالیت سیاسی در کشور را بههم بریزند، هر چه بیشتر مهار و محدود سازد و عرصهی سیاسی در ایران را قاعدهمند نماید و شارلاتانیسم سیاسی (بهمعنای کنشگری در عرصهی سیاسی بدون مسؤولیتپذیری) را بهتدریج تضعیف نماید.
ج) دستآوردهای ایران در سطح بخشی
غیر از دستآوردهایی که در سطح بینالمللی و ملّی مورد بحث قرار گرفت، میتوان از دستآوردهای خاصِّ ایران در حوزهی سیاست خارجه نیز سخن گفت. مهمترین دستآورد تغییر سرمشق سیاست خارجیی ایران از امتناع از مذاکره به مذاکره بهمثابه مقاومت، دستیابی به میراثی از اقدامات، رویّهها، راهبردها، قواعد، فنون، و الگوهای رفتاریی اثرگذار و ارزشمند در سیاست خارجیی ایران است که شایسته است تمامیی تجربیات و دانشهای مربوطه مدوّن و مستند شود و برای سیاست خارجی ی ایران بهمنزلهی میراثی ارزشمند باقی بماند و در آینده مورد استفاده قرار گیرد.
در این روزها بسیاری از مردم ما موفقیّت تیم مذاکره کننده را در تحقّق اهداف و آرمانهای کشور آرزو میکنند و به آیندهی مطلوبتری برای کشور و مردم چشم دوختهاند. امید است این کوششها به نتیجهی مطلوبی بینجامد و از قِبَل آن، تغییر سرمشق در سیاست خارجیی ایران نهادینه شود. همچنین امید است که در حوزهی سیاست داخلی نیز سرمشق وفاق ملّی در پیش گرفته شود و همهی نیروها در راه تحقّق مهمترین هدف انقلاب که همانا تعیین سرنوشت کشور به دست مردم بود، گام بردارند.
منابع
قربان اوغلی، جاوید (1393) "نتایج تغییر پارادایم در عرصه دیپلماسی". روزنامهی دنیای اقتصاد، شمارهی 3263، تاریخ انتشار: 15 / 5 / 1393، سایت روزنامهی دنیای اقتصاد، تاریخ مشاهده: 23 تیر 1394، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/819185/
بیان دیدگاه