زیر سقف آسمان

زیر سقف آسمان مقام یک جست وجوگر است.

تداوم نقد تقلیل­گرایی استاد ملکیان و برخی پی­روان ایشان

تداوم نقد تقلیل­گرایی استاد ملکیان و برخی پی­روان ایشان

بعد از نقدی که بر آرای استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان "مناقشاتی فرانظری در علوم اجتماعی: تقلیل­گرایی روان شناختی در آثار مصطفی ملکیان" در مجله­ی ایران منتشر کردم (اکنون بنگرید به http://www.neeloofar.org/hasan-mohadesi/1187-260994.html)، در این باب بحث­های جدیدی مطرح شد. نخست دوست گرامی هنوز نادیده­ام جناب آقای مجید حیدری چروده نقدی به مقاله­ی من تحت عنوان "تابوی تقلیل گرایی در جامعه شناسی/ نقدی بر «تقلیل‌گرایی‌ی روان‌شناختی‌ در آثار مصطفی ملکیان»" (بنگرید به http://www.neeloofar.org/critic/123-notation/1197-041094.html) نوشت که به­خاطر ضعیف بودن مقاله و بحث­های انحرافی­اش به نوشتن کوتاه نوشتی در ذیل مقاله بسنده کرده­ام (بنگرید همان­جا). سپس از دوست و هم­کار عزیزاَم دکتر تاج­الدین مقاله­ای تحت عنوان "در جستجوی فهم جامعه؛ نقدی بر تقلیل­گرایی­های روان­شناختی" در سایت نیلوفر منتشر شد (بنگرید به http://www.neeloofar.org/critic/124-article/1327-200395-2.html) . بعد از آن مناظره­ای بین استاد ملکیان و دکتر سعید حجاریان در دو قسمت در مجله­ی اندیشه­ی پویا (برای بحث اصلی بنگرید به اندیشه­ی پویا، شماره­ی 33، ص ص 83-78؛ و اینک بنگرید به http://www.neeloofar.org/mostafamalekian/dialogue/1266-170195.html). متأسّفانه کلِّ واکنش استاد ملکیان به نقد بنده به یک بدفهمی خلاصه شد زیرا ایشان آورده­اند: "به گفته یکی از دوستان، نقل حرف­های من در جمع عالمان علوم اجتماعی باعث تعجب شده است. چون تعجب همیشه خنده می­آورد و از ارسطو یاد گرفته ایم که علت خنده تعجب است حتما خنده هم آورده است" (ملکیان، همان­جا). اگر اشتباه نکنم، ظاهراً این سخن استاد ملکیان، ناظر به آن بخش از نوشته­ی من است که گفته بودم: "یکی از انواع خطاهای خردآزار مصطفی ملکیان این است که وی امر اجتماعی را به امر فردی (اعم از روانی و اخلاقی) تقلیل می‌دهد. آن‌چه او در باب امر اجتماعی می‌گوید به‌واقع، برای هر دانش‌جوی جامعه‌شناسی نیز شوک‌آور است. من مجموعه‌ای از این‌گونه سخنان شوک‌آور ملکیان را جمع‌آوری کردم و برای برخی از هم‌کاران‌ام قرائت نمودم و شگفتی‌ هم‌زمان‌شان را تجربه کردم" (محدّثی، همان­جا). برای توضیح باید عرض کنم که مراد من از شگفتی، حیرت کردن است و ربطی به خندیدن و دیگر معنای احتمالی­ای که احیاناً به ذهن متبادر می­شود، ندارد. باید اضافه کنم که من اگرچه در همان­جا کوشیده­ام این حیرت­زایی را تبیین کنم امّا واقع آن است که هم­چنان از شنیدن و خواندن سخنان ایشان در حیرت­ام که چه­گونه متفکّری در سطح استاد ملکیان می­تواند بخش اعظم دلالت­های آثار جامعه­شناختی موجود در دنیا را نفی کند و منکر وجود هرگونه موجودیّت فرافردی (meta-individual entity) در جهان انسانی و اجتماعی شود و متأسّفانه توضیحات ایشان چیزی برای حیرت­زدایی از بنده نداشت، زیرا صرفاً تکرار سخنان سابق بود. باری، جالب­تر از همه این است که دانش­جوی دکترای جامعه­شناسی نیز (آقای حیدری چروده) مرا که از مبانی رشته­ی تخصّصی­اَم به نحو استدلالی دفاع کرده­ام با گفتن این­که "اصرار بی­دلیل و لجوجانه بر درستی مدعای خود نکنیم، ولو سقف معیشت ما بر ستون جامعه­شناسی استوار باشد" (حیدری چروده، ذیل مقاله­ی محدّثی، همان)، متّهم به "لجاجت" و "تعلّق صنفی" نموده است و بدون درافتادن با مبانی نظری رشته­ی تحصیلی­اَش، از استاد روان­شناسی­گرا تبعیت می­کند!

در هر حال، این بحث هم­چنان ادامه یافته است و اخیراً ملاحظه کرده­ام که دو مقاله­ی جدید در همین باره در سایت صدا نت منتشر شده است: یکی مقاله­ای تحت عنوان "صلاح و فساد، امری فردی است یا اجتماعی و ساختاری؟" از آقای دکتر مهدی ایرانمنش، دانش­یار محترم دانش­گاه صنعتی شاهرود (بنگرید به http://3danet.ir/%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D9%88-%D9%81%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%85%D9%86%D8%B4) و مقاله­ی دیگر تحت عنوان "تقلیل­گرایی و گریز از واقعیت" از آقای سیدمحمد نوعی (بنگرید به http://3danet.ir/%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C/). این دو مقاله به ترتیب، در نقد مصطفی ملکیان و مجید حیدری چروده نوشته شده است.

البته باید اضافه کنم که غیر از موارد مذکور، پیش­نهاد می­کنم نقدهای آقایان عبّاس عبدی (برای مثال، بنگرید به http://www.neeloofar.org/critic/123-notation/1198-071094.html)، دکتر امیر یحیی آیت­اللهی (بنگرید به http://www.neeloofar.org/critic/124-article/1199-071094.html)، دکتر سعید حجاریان (بنگرید به http://www.neeloofar.org/mostafamalekian/dialogue/1266-170195.html)، و دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی (برای نمونه بنگرید به http://www.neeloofar.org/critic/124-article/1227-301094.html) نیز مطالعه شود.

No comments yet»

بیان دیدگاه