سلطهی زبان تزویر بر سیاست ایران
من نیز روز چهارشنبهی گذشته چند ساعت وقتام را پای شنیدن گفتوگوهای مجلس بر سر استیضاح وزیر علوم صرف کردم. آنچه بیش از هر چیز توجّه مرا جلب کرد مسألهی فساد فراگیر در وزارت علوم و بورسیهشدن دهها نفر افراد ناشایسته و بیصلاحیت و یا تلاش بیامان اصولگرایان مجلس برای مهار و کنترل صداهای معترض اهالیی دانشگاه و تلاش برای خاموش ساختن این صداها که در نشریات دانشجویی و سخنرانیهای همایشها و دیگر اقدامات دانشجویان جلوهگر میشود نبود. آنچه بیش از هر چیز دیگر توجّه مرا جلب کرد این بود که در حالیکه هر دو سوی ماجرا دعوای سیاسیی بسیار جدّیای را دنبال میکردند و به پیش میبردند، هر دو سو خود را متدّین، انقلابی، و پیرو ولایت فقیه میدانستند و بر آنها به شدّت تأکید میکردند. هر دو سوی ماجرا یعنی هم وزیر علوم و مدافعاناش و هم نمایندهگان استیضاحکننده کلّی حدیث و آیه میخواندند و به مقدّسات دینی اشاره میکردند و در همین حال به مقابلهی با هم میپرداختند. در حالیکه اصولگرایان صریحتر سخن میگفتند و حملات بیپردهتری به حریف میکردند، وزیر علوم زبان تعارف را برگزیده بود و به جای اینکه طرف مقابل را آشکارا به فساد و یا اغماض کردن از فساد متّهم کند، از دغدغهی نمایندهگان استیضاحکننده سخن میگفت؛ در حالیکه هم خود او و هم همه میدانستند که دعوا بر سر قدرت و منافع مربوطه است و هیچ ربطی به منافع ملّی و ارزشهای دینی ندارد. اما دو طرف اصرار داشتند بگویند که هر دو سو دغدغهی ارزشهای دینی و منافع ملّی را دارند. این بود که کلّی آیه و حدیث و مباحث دینی مطرح شد و بهکار گرفته شد امّا ناظر بیطرف بهآسانی میتوانست تشخیص دهد، که این زبان زبان تزویر است؛ مثل گُلهایی که بر روی دشنه بسته میشود تا آن را مخفی و حتّا خوشآیند سازد امّا سر فرصت در قلب حریف فرو شود. چنین زبان پرتزویری و چنین کاربردی از آیات قرآن و دیگر مفاهیم دینی در فضای سیاسی حاکم بر ایران آنها را به ابزاری پیشپا افتاده در جنگ قدرت و منازعه بر سر منافع بدل ساخته است. در این میانه، زبان پرتزویر وزیر علوم سابق آقای فرجی دانا –که زیباکلام و برخی دیگر بهخطا آن را اخلاقگرایی ایشان تلقّی کردهاند- بیش از همه تهوّعآور بود. کافی است متن گفتوگوها را تحلیل محتوا کنیم و این زبان پرتزویر را بهدقّت شناسایی نماییم. گویا از فرط همهگانی شدن تزویر، دیگر گیرندهها خوب کار نمیکنند!
بیان دیدگاه