مدتی است که این خانه را آب و جارو نکردهام. حس و حال مناسبی برای این کار نداشتم. بنابراین سال نو را خیلی دیر به همه تبریک میگویم. امیدوار ام برای همه سال نیکو و پربرکتی باشد. من معمولاً در یکی دو سال اخیر از تعطیلات عید بهخوبی بهره بردهام و بهترین مقالهام را –بر حسب ارزیابی خود ام- در همین تعطیلات مینویسم. امسال نیز درگیر بحث استاد مصطفی ملکیان در باب غیرعقلانی بودن دینداری بودم. وقتِ مفیدِ بیش از بیست روز از تعطیلات عید را صرف مطالعه و نوشتن در این باره کردم. من با این نظریهی ایشان موافق نیستم. وانگهی همیشه خود را دینداری مدرن میدانستم. اما ایشان در این نظریه میگوید که نمیتوان هم دیندار بود و هم مدرن، هم دیندار بود و هم عقلانی، هم دیندار بود و هم روشنفکر. در نتیجه، این نظریه هویّت ما و کسانی که مثل ما فکر میکنند را زیر سؤال میبرد. طبیعی است که میبایست از هویت خود دفاع کنیم؛ مگر آنکه دریابیم دفاعناپذیر است. لذا من مقالهای نوشتهام تحت عنوان "تأمّلی دربارهی نظریهی غیرعقلانی بودن دین (نقدی بر آرای مصطفی ملکیان)". خوشبختانه موفّق شدم مقاله را برای خود استاد ملکیان نیز بفرستم. امیدوار ام بتوانم بهزودی آن را در یکی از مجلّات وزین کشور منتشر کنم و بعد در زیر سقف آسمان نیز منتشر شود. تا چه در نظر آید و چهگونه ارزیابی شود.
بیان دیدگاه